فروشگاهی مرجع جهت ارائه فایل های روانشناسی

در این وبلاگ می توانید انواع متنوعی از بهترین فایل ها در زمینه انگیزشی و روانشناسی را مشاهده نمایید.

فروشگاهی مرجع جهت ارائه فایل های روانشناسی

در این وبلاگ می توانید انواع متنوعی از بهترین فایل ها در زمینه انگیزشی و روانشناسی را مشاهده نمایید.

سه تا از بهترین فیلم های آمریکایی در زمینه روانشناسی

فیلم های روانشناختی جزء آثار پرفروشی در جهان می باشند که البته مخاطبان خاص خود را دارد.معمولا این سبک به اثرهایی در تاریخ سینمای جهان اطلاق می گردد که نشانه ای از اختلالات شخصیتی، رفتاری، عاطفی و یا به طور کلی یک ناسازگاری در ذهن و احساسات و رفتارهای کاراکترهای فیلم مشاهده گردد. برای آنالیز دقیق این دسته از فیام ها، باید بتوان وارد دنیای ذهنی شخصیت ها شد و از جانب آنها به دنیا و زندگی نگاه کرد. در ادامه قصد داریم که سه تا از بهترین فیلم های آمریکایی در زمینه روانشناسی را به شما معرفی نمائیم. 
 معرفی سه تا از بهترین فیلم های آمریکایی در زمینه روانشناسی
مشاهده فیلم های روانشناسی به وژه در زمینه اختلالات روانی و رفتاری می تواند کمک زیادی به دانشجویان و افرادی کند که قصد دارند درجهت شناخت علائم و علل این بیماری ها، اطلاعات بیشتری را به دست آورند. در ادامه قصد داریم که به معرفی سه تا از بهترین فیلم های آمریکایی در زمینه روانشناسی با موضوعاتت اسکیزوفرنی، اختلال چند شخصیتی و جنون و تغییرات خلقی بپردازیم که امیدواریم مفید باشد.
Psycho
این فیلم ماجرای زنی به نام ماریون است که با نقشه ای که با نامزدش ترتیب می دهند، پول کلانی را از کارفرمای خود سرقت می کند و پس از فرار به سمت شهری دیگر در طول مسیر به هتلی برمی خورد که توسط پسری به نام نورمن بیتس اداره می شود که فردی مبتلا به بیماری اختلال هویت تجزیه ای است.
ماریون تصمیم می گیرد که شب را در این هتل به سر ببرد. صاحب هتل نورمن که در ابتدا فردی ساده و خوش برخورد به نظر می رسد تبدیل به یک قاتل زنجیره ای می گردد که افراد زیادی را در ادامه به قتل می رساند.
در واقع، جدا از اختلال چند شخصیتی می توان یک آنالیزی از ذهن قاتلین زنجیره ای را ارائه داد. معمول آنها قربانیان خود را بر اساس قابل دسترس بودن و دیگری بی پناه بودن انتخاب می کنند و و چنین چیزی در قتل های نورمن نیز به چشم می خورد که ماریون را فردی تنها و بی کس و زیر دوش حمام قربانی می کند.
نورمن در طول فیلم بارها به شخصیت مادرش تبدیل می گردد و شما صداهایی از مادر نورمن را بارها در گوش و ذهن او می شنوید؛ به گونه ای که او در حال صحبت با مادرش می باشد. تحقیرهای پی در پی، امر و نهی کردن و پرخاشگری بسیار توسط مادر نورمن و برقراری ارتباط جنسی با او در دوران کودکی اش همواره نورمن را عذاب می دهد و او تنها راه مقابله با افکار را یک قتل دیگر می داند.
در واقع نتیجه ای که از رفتار و علائم بیماری نورمن می توان گرفت این است که شخصیت او پشت مادرش قرار دارد و هر زمانی که خاطرات و بدرفتاری های مادرش با او در ذهنش به سراغش می آید، در آن زمان به فکر قتلی دیگر می افتد که از طریق آن به گونه ای خود را از عذاب ناشی از آن افکار نجات دهد.
A beautiful mind
این فیلم نیز یکی دیگر از اثرهای درام و روانشناختی قوی در تاریخ سینمای آمریکا محسوب می گردد و بر بیماری اسکیزوفرنی پارانوئید که جان ریاضیدان نابغه در فیلم به آن مبتلاست می پردازد. داستانی بر اساس واقعیت است و جان نقش ریاضیدانی را دارد که با وجود تشخیص بیماری اسکیزوفرنی خود و مقابله با آن، توانیست در نهایت در حرفه خود موفق و برنده چندین جایزه نوبل گردد.
فیلم با ریتم ملایمی پیش می رود و مخاطب به هیچ وجه در ابتدا متوجه توهمات و تصورات جان نمی شود. گویا همه چیز واقعی به نظر می رسد. هذیان های متعدد و توهمات شنیداری مکرر را همواره شما در رفتارهای جان مشاهده می کنید.
او پس از آنکه متوجه بیماری خود شد از داروی لیتیوم استفاده می کند. پس از قطع دارو او مجبور می شود که روش ECT را که به شوک درمانی معروف ست امتحان کند. این روش با اینکه امروزه نیز همچنان استفاده می گردد با این حال از جنبه اخلاقی خیلی توصیه نمی شود و غالبا تاثیرات منفی بالایی را بر عملکرد شناختی مغز شما به جا می گذارد.
این اثر قطعا یک فیلم انگیزشی قوی نیز محسوب می گردد. مشاهده این فیلم می تواند درک عمیقی را از این بیماری و برخی متد درمانی مثل ECT (شوک درمانی) به شما ارائه کند و یکی از بهترین آثار در زمینه نمایش واقع بینانه و اصولی اختلالات روانی است.
The shining
یکی دیگر از آثاری که می توان آن را فیلمی در سبک وحشت و روانشناختی به آن اشاره کنیم The shining است. این فیلم متعلق به سال 1980 می باشد و کارگردان آن استنلی کوبریک آن را از رمانی به نویسندگی استیون کینگ اقتباس نموده است.
داستان فیلم در ارتباط با خانواده ای سه نفره است که در سرمای زمستان به هتلی دورافتاده در مکانی سردخیز می روند و در آنجا به عنوان سرایدار استخدام میشوند. جک پدر خاواده یک نویسنده است و قصد دارد که در آرامش آن هتل به نوشتن کتاب جدیدش بپردازد.
با این حال ماجرا به خوبی پیش نمی رود و به نوعی جک تبدیل به شخصیتی قاتل در داستان کتابش می شود که البته فضای شیطانی و صداهای عجیب موجود در آن هتل نیز در ایجاد این جنون و تغییر شخصیتی در جک بی تاثیر نمی باشد.
پسر کوچک آنها به نام دنی، کمی عجیب و غریب است و آنگونه به نظر می آید که اتفاقاتی از گذشته و آینده این هتل را می بیند. او زمانی که با دوچرخه خود در حال چرخش به دور هتل می باشد، روبروی اطاق 237 متوقف می شود و تصور می کند که قتلی در آن در گذشته رخ داده و یا موجوداتی اهریمنی در آن حضور دارند.
این اثر به دلیل وجود سکانس هایی دلهره آور و برخورداری از یک ریتم داستانی مشخص حداقل در ابتدای آن، مخاطب را تا انتها با خود همراه می سازد  و پرسش هایی را در زهن او ایجاد می کند که سعی دارد پاسخ آنها را پیدا کند؛ از وقوع اتفاقات مرموز در درون اطاق 237 در این هتل گرفته تا متوهم بودن دنی پسر بچه آنها و یا پدرش و همچنین تغییر خلقی او و تبدیل یکباره جک به فردی قاتل و بی رحم که به دنبال سلاخی همسر و فرزندش می باشد.
برای مشاهده دیگر مقالات در این زمینه می توانید به دسته تحلیل فیلم های روانشناختی و همچنین برای مشاهده لیست کاملی از فیلم های روانشناسی، می توانید به صفحه مربوطه مراجعه کنید.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد